فعل : جزء اصلی جمله، انجام دادن کاری و داشتن حالتی را با زمان و شخص بیان می کند.
انواع فعل :
فعل معلوم : فعل به فاعل نسبت داده می شود. علی آمد .
فعل مجهول : فعل به فاعل نسبت داده می شود. درس گفته شد . ( معلوم نیست چه کسی انجام داده است )
معلوم و مجهول:
ساختار : صفت مفعولی + اشکال مختلف افعال کمکی « شدن» یا « گشتن» + شناسه
فعل گذرا به مفعول را اگر معلوم باشد به نهاد نسبت می دهیم و اگر مجهول باشد به نهادی که قبلا مفعول بوده است نسبت می دهیم
علی غذا را خورد (فعل معلوم)
غذا خورده شد (فعل مجهول)
افعال مجهول امروزه با کمک فعل « شدن»در گذشته با فعل های دیگر نیز ساخته
می شده است
الف ) با مصدر« آمدن» : گفته آمده است .
ب) با مصدر « گشتن» : ده تن بر دست سمک کشته گشتند .
فعل لازم : جمله به فاعل فقط نیاز دارد و با آن کامل می شود. باد وزید.
فعل متعددی: جمله به مفعول هم نیاز دارد و با فاعل معنای آن کامل نمی شود. علی در را بست.
اگر جمله را با کلمات چه چیزی را و چه کسی را سوالی کنیم و
جواب معنا داری را دریافت کنیم می توانیم مطمئن باشیم که جمله داده شده
دارای فعل متعددی می باشد.
فعل ماضی یا گذشته : کار در زمان گذشته انجام شده است .
فعل مضارع یا حال : کار در زمان حال انجام شده است .
فعل آینده یا مستقبل : کار در آینده انجام خواهد شد.
فعل مستقبل ( آینده) :
ساختار : بن مضارع فعل کمکی « خواستن » (خواه) + شناسه + بن ماضی
مثال : خواهم رفت / خواهی رفت / خواهد رفت / ...............
فعل مفرد : کار به یک شخص نسبت داده می شود.
فعل جمع : کار به بیش از یک شخص نسبت داده می شود.
فعل امر :برای ساختن فعل امر در شعر ونثر کهن ، علاوه بر شیوه معمولی امروز ( ب + بن مضارع ) از روش زیر نیز استفاده می شده است :
می کوش ( بکوش) به هر ورق که خوانی تا معنی آن تمام دانی
اگر چه غنچه فرو بستگی است کار جهان توهمچو باد بهاری گره گشا می باش ( باش )
فعل نهی :
فعل امر در گذشته با تکواژ « م » منفی م شده :
هماوردت آمد مشو ( نشو ) باز جای
فعل دعایی
در نثر قدیم برای دعا فعل خاصی وجود داشته است : بن مضارع + آ + شناسه
مثال : که رستم منم کم مماناد نام نشیناد بر ماتمم پور سام
گذرا، ناگذر ، دووجهی
فعل ممکن است گذرا یا ناگذر باشد:
1) ناگذر : نیازی به مفعول ، متمم یا مسند ندارد
2) گذرا : فعل گذرا به 5 بخش تقسیم می شود:
الف) گذرا به مفعول : در افعالی مثل « دیدن ، دانستن ، خوردن ، دواندن و .....» مثل : مجید دوستش را دید
ب) گذرا به متمم : درافعالی مثل « چسبیدن (به) ، جنگیدن (
با)، رنجیدن(از) ، نازیدن(به)، ترسیدن (از) ، برخوردن (به) ، گنجیدن ( در)
و........» مثل : مجید به عشقش می نازد
ت) گذرا به مفعول و متمم : « بخشیدن ، فرستادن ، گفتن ، شنیدن ، خریدن ، فروختن، دادن، گرفتن ، کاستن، افزودن » مثل : من نامه (مفعول) را به دوستم (متمم) دادم
ث) گذرا به مسند : « بودن ، شدن، و.....» مثال : مجید عاشق (مسند) شد
ج) گذرا به مسند و مفعول : « کردن (نمودن ، ساختن ) گردانیدن و....» مثال : باران هوا را سرد گردانید
افعال دووجهی :
افعالی هستند که هم نا کذر به کا ر می روند هم نا گذرا . برخی
از مصادر این افعال عبارتند از « شکستن ، پختن ، ریختن ، گداختن ، بریدن ،
گسستن و ......»
مثال : غذا پخت (فعل نا گذر) مادر غذا را پخت ( فعل گذرا به مفعول)
نکته : برخی از افعال ناگذر را می توان با افزودن تکواژ « ان» گذرا ساخت . «ان » را تکواژ گذرا ساز است
این تکواژ به بن مضارع برخی از فعل های ناگذر اضافه شده و آنها را گذرا می کند
مثل: کبو تر پرید « فعل ناگذر» کبوتر را پراند(پرانید) « فعل گذرا به مفعول»
نکته : این تکواژ ( ان) به فعل های گذرا به متمم اضافه شده و آنها به فعل های گذرا به مفعول و متمم تبدیل میکند:
علی از شب ترسید (گذرا به متمم) مجید علی را از شب ترسانید(گذرا به مفعول و متمم)
نکته: این تکواژ ( ان) به فعل های گذرا به مفعول اضافه شده و آنها به فعل های گذرا به مفعول و متمم تبدیل میکند:
علی لباس را پوشید ( گذرا به مفعول) علی لباس را به کودک پوشانید (گذرا به مفعول و متمم)
ساختمان فعل :
فعل از نظر ساختمان به سه نوع تقسیم می شود :
1) فعل ساده : آن است که بن مضارع آن فقط یک جزء مستقل ( تکواژ) باشد . مثال : آمد ، نشست ، گرفت
2) فعل پیشوندی : اگر به اول فعل ساده ، تکواژ های (وند) «
بر، در ، باز، فرو، وا ، و.....» افزوده شود فعل ساده به فعل پیشوندی تبدیل
خواهد شد . مثال : رفت ( ساده) + وند(وا ، در) = در رفت ، وارفت(
پیشوندی)
مثال های دیگر: ( در غلتیدن، فروغلتیدن/ بر آوردن، باز آوردن/ برگشتن ، باز گشتن/ و.......)
نکته: گاهی این پیشوند معنای تازه ای به فعل نمی دهد مثل « شمردن ، برشمردن» یا « افراشتن ، برافراشتن»
3 ) فعل مرکب :
هرگاه یک یا چند تکواژ مستقل را به اول فعل ساده یا پیشوندی بیفزاییم ، فعل مرکب ساخته میشود
مثال : کرد ------- صرف نظر کرد
مثال های دیگر : روی دادن ، قرض گرفتن ، ایمان آوردن ، اعلام کردن ، فرود آمدن و ......
راه تشخیص فعل مرکب از ساده :
الف) گسترش پذیری : جزء آغازین فعل مرکب قابل گسترش نیست ؛
یعنی نمی توان به آخر آن« ی» نکره یا « نشانه جمع» یا « صفت » یا « تر»
اضافه کرد
ب) نقش پذیری : جزء آغازین فعل مرکب هرگز نقش نحوی ( مفعول ، مسند ، متمم، قید و ...) نمی پذیرد .
مثال : من این موضوع را به هممه اعلام کردم . ( تعلام کردم فعل مرکب)
الف) نمی توان گفت : اعلامی کردم ، اعلام ها کردم ، اعلام زیاد کردم، اعلام تر کردم، درواقع نمی توا آن را گسترش داد
ب) واژه ی اعلام هیچ نقش نحوی نگرفته است , یعنی نه مفعول است نه مسند نه متمم و.......
نکته: نوع دیگری از فعل های مرکب عبارت های کنایی هستند در
این گونه فعل ها تمامی اچزا روی همه یک مفهوم فعلی واد را دارند . مانند :
او از خواسته هایش چشم پوشید ( کنایه از صرف نظر کردن )
نکته : ساختمان فعل را در جمله هایی که به کار می روند باید تشخیص داد . به مثال زیر توجه کنید :
مجید قایم شهر را دوست دارد ( دوست دارد فعل مرکب است)
مجید در قایم شهر دوست دارد (دارد فعل ساده است)
جمله
نهاد و گزاره :
نهاد : قسمتی از جمله است که در رابطه با آن خبر می دهیم و گزاره خبری است که در رابطه با نهاد داده می شود.
مترادف :به دو کلمه که یک معنا داشته باشند می گویند .مثل جهل و نادانی
کلمات هم خانواده : در بعضی از حروف مشترکند و به تر تیب می
آیند و باید به معنای آنها نیز دقت شود . مثل : رازو رمز، علم و معلم ، عرف
و معروف و …
کلمات هم آوا : به یک شکل خوانده می شوند ولی از نظر معنا و
مفهوم با هم متفاوتند . مثل : خوان ( سفره ) و خان ( بزرگان )، خویش (خود )
و خیش ( گاو آهن ) و ..
انواع جمله
جمله ی خبری : خبری را در جمله می رساند یا بیان می کند . در جمله خبری در آخر آن نقطه(.) قرار می دهند .
جمله پرسشی : سوال یا پرسشی را در جمله در بر دارد.و در آخر آن علامت پرسش ( ؟)قرار می دهند .
کلمات پرسشی عبارتند از : آیا ، چرا ، کی ،؛ کجا ، چگونه و …یا فقط از نحوه ی خواندن می فهمیم . مثل : سعید درس خواند؟
جمله امری : دستور یا امری را به کسی یا چیزی در جمله می دهد .
انواع جمله ساده :
الف) جمله های دوجزئی( نهاد + فعل)
این جمله از نهاد و فعل تشکیل می شود . مثال : کودک(نهاد) خوابید(گزاره)
ب)جمله های سه جزئی و چهار جزئی :
در بخش فعل های گذرا در مورد این افعال توضیح داده شد و اینجا تنها نام میبریم:
سه جزئی با مفعول ، سه جزئی بامتمم، سه جزئی بامسند
چهار جزئی بامفعول و متمم، چهار جزئی بامفعول و مسند، چهار جزئی با متمم و مسند
جمله های استثنایی (بی فعل):
در این درس دو نوع جمله استثنایی می بینید . گزاره ی این دو جمله بدون فعل می آید, از این رو آنها را جمله های بی فعل می نامند
الف) جمله های دوجزئی بدون فعل : (نهاد + گزاره)
مثال : عیدتان مبارک یا مرحمت شما زیاد یا دمت گرم یا شب خوش
ب) جمله های سه جزئی بی فعل:
زندگی یعنی عشق