جملات زیبای کوروش کبیر

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند. کوروش کبیر

 

خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن کوروش کبیر

 

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. کوروش کبیر

 

آنچه جذاب است سهولت نيست، دشواري هم نيست، بلکه دشواري رسيدن به سهولت است .کوروش کبیر

 

وقتي توبيخ را با تمجيد پايان مي دهيد، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر مي کنند، نه رفتار و عملکرد شما .کورش کبیر

 

سخت کوشي هرگز کسي را نکشته است، نگراني از آن است که انسان را از بين مي برد .کوروش کبیر

 

پيش از آنکه پاسخي بدهي با يک نفر مشورت کن ولي پيش از آنکه تصميم بگيري با چند نفر .کوروش کبیر

 

تنها راهي که به شکست مي انجامد، تلاش نکردن است .کوروش کبیر

 

دشوارترين قدم، همان قدم اول است .کوروش کبیر

 

عمر شما از زماني شروع مي شود که اختيار سرنوشت خويش را در دست مي گيريد .کوروش کبیر

 

باران باش و ببار نپرس كاسه هاي خالي از آن كيست.کورش کبیر

 

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.کوروش کبیر

جمله و فعل

فعل : جزء اصلی جمله، انجام دادن کاری و داشتن حالتی را با زمان و شخص بیان می کند.

انواع فعل :

فعل معلوم :  فعل به فاعل نسبت داده می شود. علی آمد .

فعل مجهول : فعل به فاعل نسبت داده می شود. درس گفته شد . ( معلوم نیست چه کسی انجام داده است )

معلوم و مجهول:

ساختار  :   صفت مفعولی + اشکال مختلف افعال کمکی « شدن» یا « گشتن» + شناسه

فعل گذرا به مفعول را اگر معلوم باشد به نهاد نسبت می دهیم و اگر مجهول باشد به نهادی که قبلا مفعول بوده است نسبت می دهیم

علی   غذا را   خورد (فعل معلوم)

غذا  خورده شد  (فعل مجهول)

افعال مجهول امروزه با کمک فعل « شدن»در گذشته با فعل های دیگر نیز ساخته

می شده است

الف ) با مصدر« آمدن» : گفته آمده است .

ب) با مصدر « گشتن» : ده تن بر دست سمک کشته گشتند .

فعل لازم : جمله به فاعل فقط نیاز دارد و با آن کامل می شود. باد وزید.

فعل متعددی: جمله به مفعول هم نیاز دارد و با فاعل معنای آن کامل نمی شود. علی در را بست.

اگر جمله را با کلمات چه چیزی را و چه کسی را سوالی کنیم و جواب معنا داری را دریافت کنیم می توانیم مطمئن باشیم که جمله داده شده دارای فعل متعددی می باشد.

فعل ماضی یا گذشته : کار در زمان گذشته انجام شده است .

فعل مضارع یا حال : کار در زمان حال انجام شده است .

فعل آینده یا مستقبل : کار در آینده انجام خواهد شد.

فعل مستقبل ( آینده) :

ساختار : بن مضارع فعل  کمکی « خواستن » (خواه) + شناسه + بن ماضی

مثال : خواهم رفت / خواهی رفت / خواهد رفت / ...............

فعل مفرد : کار به یک شخص نسبت داده  می شود.

فعل جمع : کار به بیش از یک شخص نسبت داده  می شود.

فعل امر :برای ساختن فعل امر در شعر ونثر کهن ، علاوه بر شیوه معمولی امروز ( ب + بن مضارع ) از روش زیر نیز استفاده می شده است :

می کوش ( بکوش) به هر ورق که خوانی          تا معنی آن تمام دانی

اگر چه غنچه فرو بستگی است کار جهان             توهمچو باد بهاری گره گشا  می باش ( باش )

فعل نهی :

فعل امر در گذشته با تکواژ « م » منفی م شده :

هماوردت آمد مشو ( نشو ) باز جای

فعل دعایی

در نثر قدیم برای دعا فعل خاصی وجود داشته است :  بن مضارع + آ + شناسه

مثال  : که رستم منم کم مماناد نام         نشیناد بر ماتمم پور سام

گذرا، ناگذر ، دووجهی

فعل ممکن است گذرا یا ناگذر باشد:

1)     ناگذر : نیازی به مفعول ، متمم یا مسند ندارد

2)     گذرا  :  فعل گذرا به 5 بخش تقسیم می شود:

الف) گذرا به مفعول :  در افعالی مثل « دیدن ، دانستن ، خوردن ، دواندن و .....»   مثل : مجید دوستش را دید

ب‌)   گذرا به متمم :  درافعالی مثل « چسبیدن (به) ، جنگیدن ( با)، رنجیدن(از) ، نازیدن(به)، ترسیدن (از) ، برخوردن (به) ، گنجیدن ( در) و........»             مثل : مجید به  عشقش می نازد

ت‌)   گذرا به مفعول و متمم : « بخشیدن ، فرستادن ، گفتن ، شنیدن ، خریدن ، فروختن، دادن، گرفتن ، کاستن، افزودن »  مثل :   من  نامه  (مفعول) را  به  دوستم (متمم) دادم

ث‌)   گذرا به مسند : « بودن ، شدن، و.....»  مثال :   مجید عاشق  (مسند)  شد

ج‌)    گذرا به مسند و مفعول : « کردن (نمودن ، ساختن ) گردانیدن و....»  مثال : باران هوا را سرد گردانید

افعال دووجهی :

افعالی هستند که هم نا کذر به کا ر می روند هم نا گذرا . برخی از مصادر این افعال عبارتند از « شکستن ، پختن ، ریختن ، گداختن ، بریدن ، گسستن و ......»

مثال : غذا پخت (فعل نا گذر)      مادر غذا را پخت ( فعل گذرا به مفعول)

نکته : برخی از افعال ناگذر را می توان با افزودن تکواژ « ان» گذرا ساخت . «ان » را تکواژ گذرا ساز است

این تکواژ به بن مضارع برخی از فعل های ناگذر اضافه شده و آنها را گذرا می کند

مثل: کبو تر پرید « فعل ناگذر»       کبوتر را پراند(پرانید) « فعل گذرا به مفعول»

نکته :  این تکواژ ( ان) به فعل های گذرا به متمم اضافه شده و آنها به فعل های گذرا به مفعول و متمم تبدیل میکند:

علی از شب ترسید (گذرا به متمم)        مجید علی را از شب ترسانید(گذرا به مفعول و متمم)

نکته: این تکواژ ( ان) به فعل های گذرا به مفعول اضافه شده و آنها به فعل های گذرا به مفعول و متمم تبدیل میکند:

علی لباس را پوشید ( گذرا به مفعول)    علی لباس را به کودک پوشانید (گذرا به مفعول و متمم)

ساختمان فعل :

فعل از نظر ساختمان به  سه نوع تقسیم می شود :

1)    فعل ساده : آن است که بن مضارع آن فقط یک جزء مستقل ( تکواژ) باشد . مثال : آمد ، نشست ، گرفت

2) فعل پیشوندی : اگر به اول فعل ساده ، تکواژ های (وند) « بر، در ، باز، فرو، وا ، و.....» افزوده شود فعل ساده به فعل پیشوندی تبدیل خواهد شد .  مثال : رفت ( ساده) + وند(وا ، در) = در رفت ، وارفت( پیشوندی)

مثال های دیگر:  ( در غلتیدن، فروغلتیدن/ بر آوردن، باز آوردن/ برگشتن ، باز گشتن/ و.......)

نکته: گاهی این پیشوند معنای تازه ای به فعل نمی دهد مثل « شمردن ، برشمردن» یا « افراشتن ، برافراشتن»

3 ) فعل مرکب :

هرگاه یک یا چند تکواژ مستقل را به اول فعل ساده یا پیشوندی بیفزاییم ، فعل مرکب ساخته میشود

مثال :     کرد ------- صرف نظر کرد

مثال های دیگر : روی دادن ، قرض گرفتن ، ایمان آوردن ، اعلام کردن ، فرود آمدن و ......

راه تشخیص فعل مرکب از ساده :

الف) گسترش پذیری : جزء آغازین فعل مرکب قابل گسترش نیست ؛ یعنی نمی توان به آخر آن« ی» نکره یا « نشانه جمع» یا « صفت » یا « تر»  اضافه کرد

ب) نقش پذیری : جزء آغازین فعل مرکب هرگز نقش نحوی ( مفعول ، مسند ، متمم، قید و ...) نمی پذیرد .

مثال  : من این موضوع را به هممه اعلام کردم  . ( تعلام کردم فعل مرکب)

الف) نمی توان گفت : اعلامی کردم ، اعلام ها کردم ، اعلام زیاد کردم، اعلام تر کردم، درواقع نمی توا آن را گسترش داد

ب) واژه ی اعلام هیچ نقش نحوی نگرفته است , یعنی نه مفعول است نه مسند نه متمم و.......

نکته: نوع دیگری از فعل های مرکب عبارت های کنایی هستند در این گونه فعل ها تمامی اچزا روی همه یک مفهوم فعلی واد را دارند  . مانند : او از خواسته هایش چشم پوشید ( کنایه از صرف نظر کردن )

نکته : ساختمان فعل را در جمله هایی که به کار می روند باید تشخیص داد . به مثال زیر توجه کنید :

مجید قایم شهر را دوست دارد    ( دوست دارد فعل مرکب است)

مجید در قایم شهر دوست دارد    (دارد فعل ساده است)

جمله

نهاد و گزاره :

نهاد : قسمتی از جمله است که در رابطه با آن خبر می دهیم و گزاره خبری است که در رابطه با نهاد داده می شود.

مترادف :به  دو کلمه که یک معنا داشته باشند می گویند .مثل جهل و نادانی

کلمات هم خانواده : در بعضی از حروف مشترکند و به تر تیب می آیند و باید به معنای آنها نیز دقت شود . مثل : رازو رمز، علم و معلم ، عرف و معروف و …

کلمات هم آوا : به یک شکل خوانده می شوند ولی از نظر معنا و مفهوم با هم متفاوتند . مثل : خوان ( سفره ) و خان  ( بزرگان )، خویش (خود ) و خیش ( گاو آهن ) و ..

انواع جمله

جمله ی خبری : خبری را در جمله می رساند یا  بیان می کند . در جمله خبری در آخر آن  نقطه(.) قرار می دهند .

جمله پرسشی : سوال یا پرسشی را در جمله در بر دارد.و در آخر آن علامت پرسش ( ؟)قرار می دهند .

کلمات پرسشی عبارتند از : آیا ، چرا ، کی ،؛ کجا ، چگونه و …یا فقط از نحوه ی خواندن می فهمیم . مثل : سعید درس خواند؟

جمله امری : دستور یا امری را به کسی یا چیزی در جمله می دهد .

انواع جمله ساده :

الف) جمله های دوجزئی( نهاد + فعل)

این جمله از نهاد و فعل تشکیل می شود . مثال : کودک(نهاد) خوابید(گزاره)

ب)جمله های سه جزئی و چهار جزئی :

در بخش فعل های گذرا در مورد این افعال توضیح داده شد و اینجا تنها نام میبریم:

سه جزئی با مفعول ، سه جزئی بامتمم،  سه جزئی بامسند

چهار جزئی بامفعول و متمم، چهار جزئی بامفعول و مسند، چهار جزئی با متمم و مسند

جمله های استثنایی (بی فعل):

در این درس دو نوع جمله استثنایی می بینید . گزاره ی این دو جمله بدون فعل می آید, از این رو آنها را جمله های بی فعل می نامند

الف) جمله های دوجزئی بدون فعل : (نهاد + گزاره)

مثال   :  عیدتان مبارک    یا    مرحمت شما زیاد     یا    دمت گرم   یا   شب خوش

ب) جمله های سه جزئی بی فعل:

زندگی یعنی عشق